ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
طبقه بندی افراد از لحاظ جاذبه و دافعه:
1) افرادی که نه جاذبه دارند و نه دافعه؛نه کسی آنها را دوست و نه کسی دشمن دارد این ، یک موجود ساقط و بی اثر است. همچون گوسفندی
2) مردمی که جاذبه دارند اما دافعه ندارند؛ تنها کسی موفق می شود دوستی طبقات مختلف و صاحبان ایده های مختلف را جلب کند که متظاهر و دروغگو باشد و با هر کسی مطابق میلش بگوید و بنمایاند.
گاندی: «محبت باید با حقیقت توأم باش.» اگر با حقیقت توام بود باید مسلکی بود و مسلکی بودن خواه ناخواه دشمن ساز است و در حقیقت دافعه ای است که عده ای را به مبارزه بر می انگیزد و عده ای را طرد می کند.
اسلام ، قانون محبت است و قرآن پیامبر را رحمه للعالمین معرفی میکند :
و ما ارسلناک الّا رحمة للعالمین.
نفرستادیم تو را مگر که مهر و رحمتی باشی برای جهانیان.
اما محبتی که قرآن دستور می دهد آن نیست که با هر کسی مطابق میل و خوشایند او عمل کنیم. این نفاق و دورویی است. محبت ، خیر رساندن است و احیاناً خیر رساندن ها به شکلی است که علاقه و محبت طرف را جلب نمی کند.
محبت، تنها داروی علاج بشریت نیست. اسلام، هم دین جذب و محبت است و هم دین دفع و نقمت.
در اثر گناه یک فرد و اشاعه ی آن، اجتماع یک قدم به گناه نردیک شد و این از بزرگ ترین خطرات است برای آن. پس باید گناهکار را به مقتضای اهمیت گناهش کیفر داد تا باز اجتماع به راه برگردد و عظمت گناه از دیده ها بیرون نرود.
بنابراین خود کیفر و نقمت، مهری است که نسبت به اجتماع مبذول می گردد.
3) مردمی که دافعه دارند اما جاذبه ندارند. فاقد خصایل مثبت انسانی می باشند.
حضرت علی (علیه السلام):
ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست یافتن ناتوان باشد و از آن ناتوان تر آن که دوستان را از دست بدهد و تنها بماند.
4) مردمی که هم جاذبه دارند و هم دافعه.
افراد با شخصیت آن هایی هستند که جاذبه و دافعه شان هر دو قوی باشد.
این جذب و دفع های سه بعدی از مختصات اولیاست، همچنان که دعوت های سه بعدی مخصوص سلسله ی پیامبران است.صرف جاذبه و دافعه داشتن و حتی قوی بودن جاذبه و دافعه برای این که شخصیت شخص قابل ستایش باشد کافی نیست، بلکه دلیل اصل شخصیت است، و شخصیت هیچ دلیل خوبی او نیست.... تمام رهبران و لیدرهای جهان افرادی بوده اند که هم جاذبه داشته اند و هم دافعه.
علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه ی او سخت نیرومند است.
شاید در تمام قرون و اعصار ، جاذبه و دافعه ای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی پیدا نکنیم .از مرگ علی سالیان بلکه قرونی گذشت اما این جاذبه همچنان پرتو میافکند و چشمها را به سوی خویش خیره میسازد در دوران زندگیش عناصر شریف و نجیب ، خدا پرستانی فداکار و بیطمع ، مردمی با گذشت و مهربان ، عادل و خدمتگزار خلق گرد محور وجودش چرخیدند که هر کدام تاریخچهای آموزنده دارند و پس از مرگش در دوران خلافت معاویه و امویان جمعیتهای زیادی به جرم دوستی او در سختترین شکنجهها قرار گرفتند اما قدمی را در دوستی و عشق علی کوتاه نیامدند و تا پای جان ایستادند
سایر شخصیتهای جهان با مرگشان همه چیزها میمیرد و با جسمشان در زیر خاکها پنهان میگردد اما مردان حقیقت خود میمیرند ولی مکتب و عشقها که بر میانگیزند با گذشت قرون تابنده تر میگردد .
ما در تاریخ میخوانیم که سالها بلکه قرنها پس از مرگ علی افرادی با جان از ناوک دشمنانش استقبال میکنند .
برای دریافت فایل الکترونیکی کتاب اینجا را کلیک کنید .